در نشريه اي دانشجويي در قسمتي از استدلال براي توجيح توهين آمده بود
"حال فرض كنيم اثري توهين آميز باشد، آيا توهين و تمسخر -
خصوصا آنجا به شخصيتي حقيقي و زنده نباشد - جرم است؟
اساسي ترين توانايي هر فرد انساني، توانايي فكر كردن اوست . اگر
ما به آزادي به عنوان يك اصل خلل ناپذير معتقديم، اين آزادي
بالاترين جلوه خود را در حين تفكر به نمايش مي گذارد . چرا كه
هنگام تفكر است كه انسان هيچ مانع و قيد بيروني بر خود نمي
بيند. بنابراين، اگر شخصي آزادانه فكر كند و به اين نتيجه برسد كه
شخص، مكتب، رژيم سياسي و يا حتي يك تاريخ و گذشته اي
قابل تمسخر و توهين است، آيا نبايد به او اجازه داد كه حرفش را
بزند؟ عده اي ديگر، چنين عملي را خلاف مصلحت مي دانند . اين
افراد عادت به مصلحت انديشي كرده اند و هيچ گاه ”خودشان“
نبوده اند بلكه بنده مصلحت و هدف خود بوده اند . در حالي كه از
”خود“ بودن است كه انسان شكوفا مي شود و رشد مي كند . انسان
هاي بزرگ همواره خلاف جريان شنا كرده اند. "
جواب بسيار ساده:آنجايي قرار است آزادي اصل باشد و ما اگر قرار باشد آزادي را با تعريف بالا يك اصل بدانيم و حرف بالا را صحيح فرض كنيم:
سئوال ما اينجاست كه خوب اگر افرادي گفتند خوب ما هم بر اساس تفكر به اين نتيجه رسيديم كه بايد اين فرد را بكشي !شما چه ميگويي ؟
و اگر قرار باشد اين نوع آزادي مد نظر باشد نبايد به آنها گيري داد چرا كه آنها هم به هر حال به اين نتيجه رسيده اند كه بايد فرد هتاك را بكشند!و اگر كساني كه اين مطلب را نوشته اند معتقد به سخنان خود بودند ديگر نقد كردنشان چيست؟يعني بايد به آزادي افرادي كه مي خواهند هتاك را بكشند به عنوان يك شيوه تفكر آزاد احترام بگذارند!و چرا شما در مقابل تفكر آزاد ديگري رگتان باد نيكند؟!
اما حقيقت امر اين است كه اينان از ديني تبعيت مي كنند كه نامش ليبرال دموكراسي است و مادامي كه كسي توهين و مسخره و ....بكند اما به ساحت مقدس و كبريايي بت بزرگ آزاديشان توهيني نشود و عقايد آنها زير سئوال نرود همه چيز آزاد است اما اگر به ليبرال و انديشه هاي مادي گرايانه و با برداشت آنها از آزادي خواستي نقدي كني با بيشترين توهين ها مواجه خواهي شد! و حكم ارتداد جنابعالي را به خاطر توهين به بتشان برايت صادر مي كنند و آبرو و ناموس و عقايد و...شما را خواهند دريد،،، اي كاش اينان به حرف خودشان هم پايبند بودند.
البته نظر ما اين است كه انسان با خدايي بودن رشد مي كند و با خود بودن نهايتا ميشود فرعون كه بايد موافق با جريان آب در رودهايي مثل نيل خفه شود!.gif)
پس بپايين يه موقع شنا كردن كار دستون نده چون توي آبهاي خروشان نميشه شنا كرد و به هر ماهري هم كه باشي ......gif)
"حال فرض كنيم اثري توهين آميز باشد، آيا توهين و تمسخر -
خصوصا آنجا به شخصيتي حقيقي و زنده نباشد - جرم است؟
اساسي ترين توانايي هر فرد انساني، توانايي فكر كردن اوست . اگر
ما به آزادي به عنوان يك اصل خلل ناپذير معتقديم، اين آزادي
بالاترين جلوه خود را در حين تفكر به نمايش مي گذارد . چرا كه
هنگام تفكر است كه انسان هيچ مانع و قيد بيروني بر خود نمي
بيند. بنابراين، اگر شخصي آزادانه فكر كند و به اين نتيجه برسد كه
شخص، مكتب، رژيم سياسي و يا حتي يك تاريخ و گذشته اي
قابل تمسخر و توهين است، آيا نبايد به او اجازه داد كه حرفش را
بزند؟ عده اي ديگر، چنين عملي را خلاف مصلحت مي دانند . اين
افراد عادت به مصلحت انديشي كرده اند و هيچ گاه ”خودشان“
نبوده اند بلكه بنده مصلحت و هدف خود بوده اند . در حالي كه از
”خود“ بودن است كه انسان شكوفا مي شود و رشد مي كند . انسان
هاي بزرگ همواره خلاف جريان شنا كرده اند. "
جواب بسيار ساده:آنجايي قرار است آزادي اصل باشد و ما اگر قرار باشد آزادي را با تعريف بالا يك اصل بدانيم و حرف بالا را صحيح فرض كنيم:
سئوال ما اينجاست كه خوب اگر افرادي گفتند خوب ما هم بر اساس تفكر به اين نتيجه رسيديم كه بايد اين فرد را بكشي !شما چه ميگويي ؟
و اگر قرار باشد اين نوع آزادي مد نظر باشد نبايد به آنها گيري داد چرا كه آنها هم به هر حال به اين نتيجه رسيده اند كه بايد فرد هتاك را بكشند!و اگر كساني كه اين مطلب را نوشته اند معتقد به سخنان خود بودند ديگر نقد كردنشان چيست؟يعني بايد به آزادي افرادي كه مي خواهند هتاك را بكشند به عنوان يك شيوه تفكر آزاد احترام بگذارند!و چرا شما در مقابل تفكر آزاد ديگري رگتان باد نيكند؟!
اما حقيقت امر اين است كه اينان از ديني تبعيت مي كنند كه نامش ليبرال دموكراسي است و مادامي كه كسي توهين و مسخره و ....بكند اما به ساحت مقدس و كبريايي بت بزرگ آزاديشان توهيني نشود و عقايد آنها زير سئوال نرود همه چيز آزاد است اما اگر به ليبرال و انديشه هاي مادي گرايانه و با برداشت آنها از آزادي خواستي نقدي كني با بيشترين توهين ها مواجه خواهي شد! و حكم ارتداد جنابعالي را به خاطر توهين به بتشان برايت صادر مي كنند و آبرو و ناموس و عقايد و...شما را خواهند دريد،،، اي كاش اينان به حرف خودشان هم پايبند بودند.
البته نظر ما اين است كه انسان با خدايي بودن رشد مي كند و با خود بودن نهايتا ميشود فرعون كه بايد موافق با جريان آب در رودهايي مثل نيل خفه شود!
پس بپايين يه موقع شنا كردن كار دستون نده چون توي آبهاي خروشان نميشه شنا كرد و به هر ماهري هم كه باشي .....
ترک گناه، چند روش ساده